فیلم سمینار باورهای یک قهرمان – چگونه باورها و اعتقادات مان زندگی ما را رقم می زند

این سمینار در تاریخ ۲۳ خرداد برگزار شد 

سلام سلام سلام … من فرزانه قهرمانی هستم.می خواهم یک راز ساده اما میلیاردی با شما به اشتراک بگذارم.

قبلش اجازه بدهید کمی از خودم بگویم: حدود ۳٫۵ سال قبل کارمند مالی یک مجموعه بودم،اما از آنجایی که ویژگی جاه طلبی و بلندپروازی در من پر رنگ وجود دارد در عین اینکه کارمند آن مجموعه بودم،مدام مرخصی ساعتی می گرفتم و برای مصاحبه کاری از این شرکت به آن شرکت می رفتم.البته این را بگویم که من در آن مجموعه، ثبات شغلی داشتم و مدیر بالاسری ام هم هوایم را داشت ولی آنجا برای من جاه طلب،من بلندپرواز کوچک بود.به هر دری می زدم تا یک شغل بهتر و بالاتر پیدا کنم تا اینکه….

عکس از دوران کارمندی

تا اینکه… ظاهرا بسیار بسیار اتفاقی (باطنا بسیار بسیار حساب شده،زیرا هیچ چیز اتفاقی در این عالم وجود ندارد.) با یک سمینار معارفه آشنا شدم.بدون معطلی در آن برنامه شرکت کردم و بدون اینکه شناخت قبلی زیادی از مدرس آن برنامه داشته باشم در دوره ۱۱ میلیون تومانی ایشان شرکت کردم.آن دوره حدود یکسال به طول انجامید و من به قدری خودم را به رویاهایم نزدیک دیدم که از کارمندی برای همیشه استعفا دادم.اوایل این کار برایم ترسناک بود زیرا خاصیت تغییر این است که در دلش ترس و تردید دارد.اما به تدریج با نقطه امنم خداحافظی کردم و پا درون دایره رشد و تغییر گذاشتم.

عکس از سمیناری که شرکت کردم

منی که تحصیلاتم مالی و غیرمرتبط بود وارد دنیای توسعه فردی (شاخه فن بیان) شدم و تصمیم گرفتم مدرس شوم.
کارم دشوار بود: وجود رقبا، سابقه کاری صفر، اطلاعات جدید،فضای جدید،آدم های جدید و کلی چیز عجیب و غریب که هر روز با آنها مواجه می شدم.
اما برای منی که ژن هایم مملو از بلندپروازی و قهرمان شدن بود اینها مانع نبود بلکه صرفا چیزهای جدید و ناشناخته ای بود که باید با آنها روبرو می شدم.
بنابراین شروع کردم و قدم برداشتم. (کارتان را شروع کنید توانایی انجام را در مسیر به دست خواهید آورد.)

اوایل کار، مسائل مختلفی برایم پیش می آمد، از سوالات مخاطبین گرفته تا پیدا کردن کلاس برای تدریس،تا مسائل مجوز و پر نشدن سمینار که بدترین آنها بود.اما من به رویاها و آرزوهایم ایمان داشتم.من قسم خورده بودم که موفق و قهرمان شوم.

عکس اولین کارگاه

در این مسیر پرچالش و زیبا، بسیار خواندم،بسیار نوشتم،بسیار دوره و کلاس رفتم،بسیار پرسیدم و بسیار تدریس کردم تا اینکه عمیقا متوجه یک راز برای رسیدن به هر خواسته ای شدم.
آن راز یا بهتر بگویم آن راه را یگانه راه تغییر و رشد و پیروزی یافتم:

آن راه: کسب اطلاعات جدید نبود.
آن راه: شبکه سازی و ارتباطات نبود.
آن راه: تجربه و سرمایه اولیه نبود.
آن راه: گفتن عبارات تاکیدی و حتی داشتن احساس خوب روزانه نبود
آن راه: حتی داشتن ژن های خوب و جاه طلبی فردی نبود

آن راه: فقط و فقط کار کردن روی سیستم پیچیده باورها و اعتقادات بود.

عمیقا و شدیدا دریافتم، اگر فردی موفق شده صرفا و صرفا و صرفا به دلیل ساخت و پرورش باورهای مفید در درونش بوده است و همچنین تمام شکست خوردگان عالم،سیستم باوری منفی و محدود کننده ای دارند.

وای خدای من! چه عدالتی در جهانت بکار برده ای.

این مفهوم به این معناست: که هر فردی در هر جای کره خاکی از تهران تا لس آنجلس تا شاخ آفریقا اگر روی سیستم باوری خودش کار کند می تواند موفق شود و به اهدافش برسد:
این یعنی فارغ از سن ات، جنسیت ات،تحصیلاتت،تجربه ات،محل زندگی ات،والدینت،سرمایه ات، تو می توانی با کار کردن روی باورهایت موفق شوی.

عباس برزگرکارافرین گردشگری

بیرانوند عضو تیم پرسپولیسهمین جمله فوق را هم اگر باور نکنی این متن برایت هیچ ارزشی نخواهد داشت.می بینی باور همه جا هست.

وقتی متوجه این مفهوم قدرتمند و امیدبخش شدم تصمیم گرفتم روی باورهایم کار کنم،تحقیقاتم را آغاز کردم،مطالعه کردم،سمینار رفتم،دوره دیدم،کوچ شدم و هر کاری کردم که باورهای محدود کننده را از ذهنم کمرنگ و کمرنگ تر کنم تا نهایتا پاک شود و باورهای مثبت و سازنده جایگزین آن شود.
با هر تغییری درد همراه است.اساسا تغییر دردناک است اما نتیجه اش شیرین و خوشمزه است.با کار کردن روی باورهایم نتایج کم کم خودش را نشان می داد.

کسب درآمد های بیشتر و آسان تر

(منی که درآمد کارمندی ام سالی حدود ۲۰ میلیون تومان بود،توانسته بودم برای یک روز سخنرانی یک پنجم درآمد یکسالم را کسب کنم و یا طی یک دوره ۲۸ ساعته عدد یکسالم را در بیاورم)

روابط بهتر با بقیه

بعد از کار کردن روی خودم و اثرگذاری روی دیگران، تبدیل به آدمی دوست داشتنی و محبوب شده بودم که دوستان و دانشجویانم برایم جشن تولد می گرفتند و با هدایا و کلام مهرآمیزشان من را غرق محبت و خوشحالی می کردند.

احساس خوب در طول روز

اینکه از صبح تا شب غرق در علاقه ات باشی و خستگی و ناامیدی و بدحالی را تجربه نکنی،نعمتی است که اگر خداوند به کسی بدهد ناشکری است که چیز دیگری از او بخواهد و من می توانم بگویم هر روز زندگی من با عشق همراه است.

<></>

شادی بیشتر

عمیقا خودم را انسان خوشبختی می بینم زیرا شدیدا روی زندگی ام احساس تسلط می کنم و این احساس بی نظیر است.

جایگاه اجتماعی بیشتر

به واسطه شغلم و باورهایم، اطرافیانم پر شده از انسانهای درجه یک.انسانهای مثبت اندیش و اهل رشد.کار کردن روی باورهایم باعث شد حتی به تلویزیون دعوت شوم و به عنوان کارشناس در کنار بزرگان،سخنرانی کنم.

حضور در برنامه تلویزیونی پول کجاست

اینها همه و همه نتایجی بودند که خودشان را به من نشان می دادند.

منی که سابقه خیلی زیادی در تدریس نداشتم، به شهرهای مختلف برای سخنرانی و حتی اجرای برنامه در تورهای آموزشی دعوت می شدم،مشهد،گیلان،اهواز و …

تور اموزشی عزت نفس
منی که قبلا یک کارمند مالی ساده بودم برای آموزش به مدیران به سازمان ها دعوت می شدم.

آموزش مدیران یکی یک سازمان 

منی که تمام درآمد قبلی ام،وابسته به خودم بود حالا مزه درآمد آنلاین غیرفعال و فروش وبسایت را تجربه می کردم.

منی که در دوران دانشگاه خجول و کم حرف بودم حالا تبدیل به یک بانوی با عزت نفس و اعتماد به نفس بالا شده بودم که در هر جمعی خوش می درخشیدم.

قسم می خورم که تمام این تغییرات از زمانی اتفاق افتاد که شروع به آموزش دیدن کردم(چون باور داشتم که آموزش من را موفق می کند)،روی باورهایم کار کردم و آرام آرام نتایج پیدا شدند.

اکنون ۳٫۵ سال از آن زمان می گذرد.فرزانه ای که دنبال قهرمان شدن بود،نه تنها خودش در مسیر زیبای رشد فردی،بارها و بارها قهرمانی را تجربه کرده است بلکه بسیاری را هم با آموزش هایش به قهرمانی و نائب قهرمانی! رسانده است.ورزشکاران مثل معروفی دارند: حفظ قهرمانی دشوارتر از کسب قهرمانی است.من نیز در این مسیر زیبا هر روز در پی کسب مدالهای جدید و حفظ آنها با احساس خوب هستم.من همچنان روی باورهایم کار می کنم زیرا تا روزی که نفس می کشیم باید روی باورهایمان کار کنیم.باورهای سمی مانند علف های هرزی هستند که هر روز در باغچه ذهن ما می رویند و ما باید آنها را بکنیم و دور بریزیم.

از شما صمیمانه دعوت می کنم به سمینار باورهای یک قهرمان تشریف بیاورید.این دعوت مهربانانه و دلسوزانه یک دوست از شماست. (شاید این سمینار مانند سمینار ۳٫۵ سال گذشته من، یک نقطه آغاز برای سفر قهرمانی شما باشد) لطفا تشریف بیاورید تا با هم مروری داشته باشیم بر:

۱-نقش ۶ چیز افسانه ای که بر موفقیت بی اثر است و سالها ما را پشت در معطل گذاشته است.
۲-مرور نتایج یک تحقیق میدانی در ایران روی ثروتمندان (به خصوص مدرسان ثروتمند)
۳-مرور سیستم ras مغزی که من عاشق این تکه از مغز هستم.
۴-ببینم قرآن درباره باور چه می گوید.
۵-ببینیم nlp درباره باور چه می گوید.
۶-ببینیم آزمایشات علمی درباره باور چه می گوید.
۷- ببینیم دارن هاردی که فقط به تلاش و کار کردن معتقد بود در جدیدترین سمینارش درباره باور چه می گوید.
۸- یک صحنه از زندگی من
۹-فرمول بی نظیر ۳in1 من عاشق این فرمول هستم.
۱۰- هفت چیزی که باورهای ما را ساخته است.
۱۱- ۹ روش کشف باورهای محدود کننده
۱۲- ۱۶ روش حذف باورهای محدود کننده
۱۳- معرفی ۲ کتاب علمی درباره باور
۱۴- معرفی دوره لایف مستری

در پایان می خواهم بگویم فراموش نکنید که:

۱-باورها و اعتقادات  سرنوشت مان را می سازند.

زیرا آنها عینک هایی هستند که ما از درون آنها دنیا را می نگریم.در واقع آنچه در این دنیا تجربه می کنیم ابتدا از درون فیلتر باورهای ما می گذرد و ما بیش از آنکه حقیقت را کامل درک بکنیم بخش هایی از آن را درک می کنیم که با باورهای ما سازگار هستند و باقی را یا نمی بینیم و نمی شنویم یا دگرگون می بینیم و می شنویم.بنابراین باورهای ما تعیین می کنند که چگونه تجربه کنیم،چگونه احساس کنیم و چگونه بشنویم.باورها مانند نرم افزاری هستند که در ذهن ما ریخته و به محض ریخته شدن نصب و اجرا می شوند.

۲-باورها و اعتقادات  احساسات ما را تعیین می کنند.

در ایالات متحده زمانی که پرچم ستاره دار آن به اهتزاز در می آید،مردم کف می زنند و احساساتی می شوند.اما همین پرچم در نقطه دیگری از دنیا در مردمی که در امریکا به دنیا نیامده اند،هیچ احساسی بر نمی انگیزد و حتی ممکن است در برخی نقاط دنیا به جای آنکه آنها را شاد کند،خشمگین کند.تفاوت در چیست؟ در جایی که آنها متولد شده اند و سیستم باوری که والدین و جامعه به آنها تزریق کرده اند.بنابراین هرچیزی که شما در این دنیا می بینید به آن رنگی خواهد بود که لنز عینک شماست.

۳-باورها و اعتقادات  شناسنامه ما را  می شوند.

من بی ارزشم

من نمی توانم در مسابقات برنده شوم

من قدرتی ندارم

یا

من ارزشمندم
من توانمندم
من دوست داشتنی ام.

باورهای شما نقاب های روی چهره تان خواهند بود چیزی که مردم شما را با آن می شناسند.باورهای شما می توانند کلید قصر شما یا قفل زندان شما بشوند.

۴-هر چقدر تغییر سیستم باورهای خود را به عقب بیندازیم،تغییر آنها برایمان دشوارتر خواهد بود.

باید درخت باورهای محدود کننده خود را از ریشه در آورید زیرا حتی با بریدن شاخه های آن تا زمانی که ریشه وجود دارد باز هم انتخاب ها و آینده ما را تحت کنترل خود خواهد داشت.

من اعتقاد دارم مواردی چون ترس،تنبلی و اهمال کاری، خجولی و کمرویی و بسیاری موارد دیگر، همگی میوه و نهایتا ساقه درخت باورهای منفی هستند باید ریشه را درست کرد نه اینکه ساقه را برید.بنابراین بسیاری از اوقات تکنیک و ترفند همان بریدن ساقه است باید از تکنیک ها و ترفندها به سمت اصلاح سیستم باوری مان حرکت کنیم.

با کمک اصلاح سیستم باوری و برنامه ریزی ذهن قدرتمندتان کمک می کنم تا قهرمان سفر زندگیتان باشید.

لطفا این موزیک انرژی بخش را پلی کنید و با احساس خوب یک صندلی برای خودتان رزرو کنید.
(حتی لذت بردن از موزیک هم با باورهای ما گره خورده،اگر فردی با عقاید مذهبی متعصبانه باشید که موزیک را حرام می داند آنگاه احتمالا با عذاب وجدان موزیک را بشنوید و لذتی هم نبرده بلکه احساس گناه و معصیت کنید. اما اگر فردی باشید که به موسیقی اهمیت می دهید و آن را مانند اکسیژن برای جسم و روح ضروری می دانید آنگاه با احساس عالی از موسیقی لذت می برید.

موزیک چه سال خوبی از محسن ابراهیم زاده.

اطلاعات کلی فیلم سمینار باورهای یک قهرمان :

 مخاطبان: هر فردی که به دنبال حال خوب ، روابط خوب و درامد خوب می باشد

زمان برگزاری : این سمینار در تاریخ  ۲۳ خرداد برگزار شد

مدرس سمینار: فرزانه قهرمانی

مبلغ سرمایه گذاری ۴۹۰۰۰ تومان (  ۱۹۰۰۰ تومان)

*عضو باشگاه سخنرانی و فن بیان

*دارای مدرک Mastery Course از موسسه بین المللی IQS انگلستان  و مدرک  دکترا DBA از دانشگاه تهران

*نویسنده کتاب “قهرمان عزت نفس ” و ” مهارتهای کلامی در کسب و کار”

*آموزش بیش از ۱۲۰۰ ساعت عمومی و سازمانی

*نویسنده مقالات متعدد در حوزه فن بیان ، سخنوری ، سخنرانی و مهارتهای ارتباطی

این عوامل بیرونی نیستند که موفقیت یا شکست ما را رقم می زنند بلکه فقط یک نفر مسئول

اتفاقات زندگی من است و او کسی نیست جز من…

اگر اهمیت این مسئله را درک کنید قطعاٌ برای تغییر نگرش و باورهایتان که نتایج زندگی تان را به وجود می آورند، زمان ، انرژِی و سرمایه صرف میکنید.